چند دقیقه پیش از هم خداحافظی کردیم؛ بعد از اولین مکالمه تلفنی طولانی‌مان.  یک ساعت پشت تلفن صحبت کردیم و انگار تمام این ساعت به اندازه چند دقیقه کوتاه گذشت. و در عوض یک هفته از آخرین روزی که کنارم بودی، یک هفته از لحظهٔ عزیمتت می‌گذرد و انگار ماه‌ها گذشته است؛ سخت و دلتنگ. علی‌رغم تمام تلاشم برای گریه نکردن نتوانستم برابر دلتنگی‌ای که یکباره به قلبم هجوم آورد مقاومت کنم. من با اشتیاق تنگ در آغوش کشیدنت چه کنم محبوب زیبا؟ من با این عطش دیوانه، این دلتنگی غریب چه چاره کنم؟ ملتمسانه می‌خواستم که زودتر برگردی اما می‌دانم که نمی‌شود. دلم برایت تنگ شده و این جمله به تنهایی نمی‌تواند همه آن چیزی را که در من می‌گذرد، بیان کند.
من سالهاست دور مانده‌ام از تو و می‌روم که بخوابم.»

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها